خلق نقدینگی در ایران: از نظریه تا عمل

خلق نقدینگی در ایران: از نظریه تا عمل

 

مقدمه

خلق نقدینگی یکی از مهم‌ترین موضوعات اقتصاد کلان ایران است. تورم مزمن، کاهش ارزش پول ملی و ناپایداری نظام بانکی همه در نهایت به مسئله‌ای برمی‌گردند که در ظاهر ساده اما در واقع پیچیده است: پول چگونه خلق می‌شود و چه کسی مسئول کنترل آن است؟ در کشورهای توسعه‌یافته، بانک مرکزی با ابزارهایی چون عملیات بازار باز، نرخ ذخیره قانونی و نرخ بهره، مدیریت خلق پول را در دست دارد. اما در ایران، به دلیل ترکیب عوامل ساختاری، فشارهای سیاسی و ضعف نهادی، فرآیند خلق نقدینگی به مسیری بی‌ثبات و مخرب کشیده شده است.

بخش اول: نظریه‌های خلق پول

۱. ضریب فزاینده پولی

در نظریه کلاسیک، بانک‌ها با دریافت سپرده و اعطای تسهیلات جدید، پول را چند برابر می‌کنند. این دیدگاه که به ضریب فزاینده مشهور است، اساس بسیاری از مدل‌های آموزشی اقتصاد کلان بوده است.

۲. نظریه درون‌زایی پول

اما نظریه جدیدتر، یعنی درون‌زایی پول (Endogenous Money) می‌گوید بانک‌ها ابتدا وام می‌دهند و سپس برای تأمین ذخایر مورد نیاز از بانک مرکزی یا بازار بین‌بانکی منابع جذب می‌کنند. این نظریه با پژوهش‌های بازل (BIS) و اقتصاددانانی چون بازل مور (Basil Moore) تأیید شد. تجربه ایران نشان می‌دهد که این نظریه واقعیت کشور ما را دقیق‌تر توضیح می‌دهد، زیرا بانک‌ها در عمل بدون توجه به منابع واقعی، تسهیلات کلان اعطا کرده و سپس با اضافه برداشت یا فشار به بانک مرکزی، ذخایر لازم را تأمین می‌کنند.

۳. نگاه نهادی به خلق پول

دیدگاه‌های نهادگرایان و مکتب پولی جدید (New Monetary Theory) نیز تأکید دارند که خلق نقدینگی در نهایت نتیجه تعامل بین دولت، بانک‌ها و بانک مرکزی است. در ایران، همین مثلث نهادی به جای آنکه در جهت ثبات مالی عمل کند، به موتور تولید تورم تبدیل شده است.

بخش دوم: خلق نقدینگی در ایران تجربه‌های عینی

۱. بانک آینده و ایران‌مال

بانک آینده یکی از مصادیق بارز بحران ترازنامه‌ای در ایران است. این بانک با تسهیلات کلان برای ساخت پروژه عظیم ایران‌مال، منابع هنگفتی را خلق کرد. اما به دلیل نبود بازدهی و قفل شدن منابع، با ناترازی شدیدی مواجه شد. در نتیجه، به اضافه‌برداشت‌های سنگین از بانک مرکزی روی آورد؛ اضافه‌برداشت‌هایی که به‌طور مستقیم پایه پولی را افزایش داد. این تجربه نشان داد که یک بانک می‌تواند عملاً کل اقتصاد را دچار شوک تورمی کند.

۲. مؤسسات مالی غیرمجاز

بحران مؤسسات مالی غیرمجاز در نیمه نخست دهه ۱۳۹۰، یکی دیگر از نقاط عطف خلق نقدینگی بود. این مؤسسات با وعده سودهای نجومی، منابع عظیمی جذب کردند اما در فعالیت‌های سفته‌بازانه و پرریسک صرف نمودند. ورشکستگی آنها اعتراضات اجتماعی به همراه داشت و دولت برای آرام کردن فضا، حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان پول پرقدرت به سیستم تزریق کرد. این اقدام، اگرچه بحران اجتماعی را مهار کرد، اما به یکی از عوامل جهش تورمی تبدیل شد.

۳. کسری بودجه و سیاست‌های تکلیفی

یکی از موتورهای پنهان خلق نقدینگی در ایران، کسری بودجه مزمن دولت است. دولت، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، از بانک‌ها برای تأمین مالی استفاده می‌کند. از سوی دیگر، بانک‌ها مجبور به اعطای وام‌های تکلیفی (مانند وام ازدواج، وام مسکن حمایتی یا تسهیلات بنگاه‌های خاص) هستند. نتیجه این مداخلات، افزایش بدهی دولت و فشار بر پایه پولی است.

بخش سوم: پیامدهای اقتصادی

۱. رشد نقدینگی و تورم مزمن

در دو دهه اخیر، میانگین رشد سالانه نقدینگی در ایران بالای ۲۵ درصد بوده است؛ در حالی که در اغلب کشورهای منطقه این نرخ بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است. این رشد افسارگسیخته یکی از دلایل اصلی تورم مزمن بالای ۲۰ درصد در ایران طی نیم‌قرن گذشته است.

۲. تضعیف پول ملی و جهش ارزی

هر بار که خلق نقدینگی شتاب می‌گیرد، چند سال بعد خود را در جهش نرخ ارز نشان می‌دهد. تجربه سال‌های ۱۳۹۰۱۳۹۱، ۱۳۹۷۱۳۹۹ و ۱۴۰۱۱۴۰۲ نمونه بارز این ارتباط است.

۳. قفل شدن منابع در فعالیت‌های غیرمولد

به دلیل نبود بستر امن برای سرمایه‌گذاری تولیدی، بخش بزرگی از نقدینگی خلق‌شده به سمت بازار مسکن، ارز، طلا و سفته‌بازی حرکت می‌کند. همین امر باعث رکود در بخش واقعی اقتصاد شده است.

جدول ۱: رشد نقدینگی ایران در مقایسه با کشورهای منتخب (میانگین سالانه)

کشور / دوره

۲۰۰۰۲۰۱۰

۲۰۱۰۲۰۲۰

۲۰۲۱۲۰۲۳

توضیح

ایران

۲۳٪

۲۷٪

۳۰۳۵٪

رشد بالا، تورم مزمن

ترکیه

۱۵٪

۱۲٪

۲۰٪

با وجود تورم، کنترل نسبی نظام بانکی

عربستان

۱۲٪

۹٪

۸٪

وابسته به سیاست‌های نفتی

امارات

۱۰٪

۸٪

۷٪

سیستم بانکی منضبط

متوسط جهانی

۸۱۰٪

۷۹٪

۶۸٪

کنترل‌شده توسط بانک‌های مرکزی مستقل

جدول ۲: عوامل اصلی خلق نقدینگی در ایران

عامل

مکانیزم اثرگذاری

نمونه مصداقی

پیامد

بانک‌های خصوصی

اعطای تسهیلات بدون پشتوانه اضافه برداشت از بانک مرکزی

بانک آینده، پروژه ایران‌مال

افزایش پایه پولی

مؤسسات غیرمجاز

جذب سپرده با سود بالا ورشکستگی تزریق پول دولتی

بحران مؤسسات ۱۳۹۳۱۳۹۶

۳۰۴۰ همت تزریق نقدینگی

دولت (کسری بودجه)

استقراض از بانک‌ها و بانک مرکزی

کسری مزمن بودجه عمومی

رشد پایه پولی و بدهی دولت

سیاست‌های تکلیفی

الزام به وام ازدواج، مسکن، تسهیلات حمایتی

بانک‌های دولتی

افزایش ناترازی بانک‌ها

سود سپرده بالا

رقابت بانک‌ها برای جذب منابع با نرخ‌های غیرواقعی

همه بانک‌ها

افزایش بدهی و خلق نقدینگی جدید

سه‌ضلعی خلق نقدینگی در ایران

در ایران، نقدینگی حاصل «تعامل ناسالم» سه ضلع است:

۱. بانک‌ها: برای بقا، تسهیلات پرریسک اعطا می‌کنند و سپس از بانک مرکزی اضافه برداشت می‌گیرند.
۲. دولت: با کسری بودجه و سیاست‌های تکلیفی، بانک‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد.
۳. بانک مرکزی: به جای نقش ناظر مستقل، تبدیل به تأمین‌کننده منابع بانک‌ها و دولت می‌شود.
این چرخه بسته باعث می‌شود هر بحران کوچک در یک بانک یا مؤسسه، به سرعت به بحران ملی تبدیل شود.

 

بخش چهارم: مقایسه بین‌المللی

کشورهایی مانند ترکیه در دهه ۲۰۰۰ و کشورهای شرق آسیا پس از بحران ۱۹۹۷ توانستند با اصلاح بانک‌ها، استقلال بانک مرکزی و افزایش شفافیت، چرخه مخرب خلق نقدینگی را مهار کنند. اما ایران همچنان در تله‌ای گرفتار است که در آن بانک‌ها، دولت و بانک مرکزی در یک رابطه ناسالم و وابسته به هم، نقدینگی و تورم را بازتولید می‌کنند.

جمع‌بندی و راهکارها

خلق نقدینگی در ایران، نه نتیجه عملکرد یک بانک خاص، بلکه محصول یک ساختار معیوب است. دولت با کسری‌های مزمن، بانک‌ها با مدیریت پرریسک و بانک مرکزی با ضعف در استقلال، دست به دست هم داده‌اند تا موتور تورم مزمن روشن بماند.

راهکارهای کلیدی عبارت‌اند از:

  1. استقلال واقعی بانک مرکزی و ممنوعیت اضافه‌برداشت بی‌ضابطه.
  2. اصلاح ساختار بانک‌های مشکل‌دار از طریق ادغام یا انحلال.
  3. بازطراحی رابطه دولت و بانک‌ها با حذف وام‌های تکلیفی و تأمین مالی کسری بودجه از مسیرهای شفاف.
  4. تعمیق بازار سرمایه برای کاهش وابستگی به بانک‌ها.
  5. شفافیت مالی و الزام بانک‌ها به افشای کامل ترازنامه‌ها و تسهیلات کلان.

بدون اجرای این اصلاحات، خلق نقدینگی همچنان موتور تورم و بحران در اقتصاد ایران باقی خواهد ماند.