گذار بزرگ انرژی (۲۰۲۵-۲۰۴۵): بازتعریف جایگاه راهبردی ایران در نظم نوین انرژی جهانی

گذار بزرگ انرژی (۲۰۲۵-۲۰۴۵): بازتعریف جایگاه راهبردی ایران در نظم نوین انرژی جهانی

 

خلاصه مدیریتی (Executive Summary)

جهان در میانه یک گذار انرژی بنیادین قرار دارد که قواعد بازی در اقتصاد و ژئوپلیتیک جهانی را بازنویسی می‌کند. این پژوهش، چشم‌انداز این گذار را تا افق ۲۰۴۵ تحلیل کرده و یک ارزیابی راهبردی جامع از جایگاه، مخاطرات و فرصت‌های ایران ارائه می‌دهد. یافته‌های کلیدی این تحقیق به شرح زیر است:

  1. تهدید وجودی دارایی‌های فسیلی: مدل‌سازی‌ها نشان می‌دهد که با اوج‌گیری تقاضای جهانی نفت در حدود سال ۲۰۳۰ و افول پس از آن، درآمدهای نفتی ایران در سناریوی رکود استراتژیک (ادامه وضع موجود) می‌تواند تا سال ۲۰۴۵ بیش از ۵۰٪ کاهش یابد و ذخایر هیدروکربنی کشور با ریسک جدی تبدیل شدن به «دارایی‌های سرگردان» مواجه‌اند.
  2. رقابت فزاینده منطقه‌ای: تحلیل مقایسه‌ای با عربستان سعودی و امارات متحده عربی نشان می‌دهد که این کشورها با سرمایه‌گذاری‌های چند صد میلیارد دلاری و اهداف بلندپروازانه (مانند هدف ۵۰٪ انرژی پاک تا ۲۰۳۰ عربستان)، در حال تبدیل شدن به قطب‌های انرژی پاک آینده هستند. تعلل ایران به معنای از دست دادن این رقابت استراتژیک و واگذاری رهبری انرژی منطقه است.
  3. بحران تراز انرژی داخلی: مدل کمی تحقیق پیش‌بینی می‌کند که در صورت عدم اصلاح الگوی مصرف و توسعه ناکافی منابع، ایران با وجود داشتن ذخایر عظیم گازی، در اوایل دهه ۲۰۳۰ با ناترازی دائمی گاز طبیعی روبرو شده و از یک صادرکننده به واردکننده انرژی تبدیل خواهد شد.
  4. فرصت دوگانه (گاز و تجدیدپذیر): ایران از یک فرصت بی‌نظیر برای مدیریت گذار برخوردار است: استفاده از درآمدهای گاز طبیعی به عنوان «پل گذار» برای سرمایه‌گذاری انبوه در پتانسیل استثنایی انرژی خورشیدی و بادی. سناریوی گذار مدیریت‌شده نشان می‌دهد که توسعه ۳۰ گیگاوات انرژی تجدیدپذیر تا سال ۲۰۴۰ می‌تواند ضمن تأمین امنیت انرژی داخلی، ایران را به یک صادرکننده بزرگ برق در منطقه تبدیل کند.
  5. ضرورت گذار عادلانه: هرگونه گذار موفق باید ملاحظات اجتماعی، به ویژه اشتغال در صنایع فسیلی و توزیع عادلانه منافع را در بر گیرد.

این مقاله با ارائه یک نقشه راه سیاستی دقیق، استدلال می‌کند که گذار انرژی برای ایران نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار استراتژیک برای تضمین امنیت ملی، ثبات اقتصادی و توسعه پایدار در قرن بیست و یکم است.

کلیدواژه‌ها: گذار انرژی، انرژی‌های تجدیدپذیر، اقتصاد سیاسی ایران، امنیت انرژی، دارایی‌های سرگردان، مدل‌سازی انرژی، گذار عادلانه، پیوست آب-انرژی.

۱. مقدمه

نظام جهانی انرژی در حال تجربه سومین گذار بزرگ خود، از عصر سوخت‌های فسیلی به دوران انرژی‌های پاک است. این دگرگونی، که توسط سه نیروی محرکه قدرتمند هدایت می‌شود - فوریت اقلیمی، امنیت انرژی و نوآوری‌های فناورانه - صرفاً یک تغییر در سبد انرژی نیست؛ بلکه یک بازآرایی بنیادین در قدرت اقتصادی و نفوذ ژئوپلیتیکی کشورهاست (IEA, 2024). برای کشورهایی که اقتصاد و ساختار سیاسی آن‌ها برای یک قرن بر پایه رانت منابع هیدروکربنی شکل گرفته است، این گذار یک نقطه عطف تاریخی و یک چالش وجودی محسوب می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نمونه‌ای برجسته از یک «دولت پترولیومی» (Petrostate)، در کانون این طوفان تحول قرار دارد. وابستگی ساختاری به درآمدهای نفتی، اقتصاد ایران را به شدت شکننده و آسیب‌پذیر کرده است. این آسیب‌پذیری تاریخی اکنون با تهدید بلندمدت کاهش تقاضای جهانی برای نفت، وارد مرحله‌ای بحرانی شده است. با این حال، سرنوشت ایران در این گذار محتوم نیست. این کشور در یک دوراهی استراتژیک قرار دارد: از یک سو، ریسک انفعال و تبدیل شدن به موزه‌ای از دارایی‌های سرگردان فسیلی؛ و از سوی دیگر، فرصت یک چرخش هوشمندانه برای تبدیل شدن به یک قدرت نوین انرژی با تکیه بر مزیت‌های دوگانه خود: ذخایر عظیم گاز طبیعی به عنوان سوخت گذار و پتانسیل استثنایی انرژی‌های تجدیدپذیر.

این مقاله فراتر از تحلیل‌های مرسوم رفته و استدلال می‌کند که گذار انرژی برای ایران تنها یک مسئله فنی یا اقتصادی نیست، بلکه ابعاد عمیق‌تری دارد. این یک چالش امنیت ملی است، زیرا تراز انرژی کشور در آستانه منفی شدن قرار دارد. این یک چالش امنیت آبی است، زیرا «پیوست آب-انرژی» (Water-Energy Nexus) در سرزمینی خشک، محدودیت‌های جدی بر گزینه‌های آینده تحمیل می‌کند. و نهایتاً، این یک چالش عدالت اجتماعی است، زیرا هرگونه گذار باید به شیوه‌ای «عادلانه» (Just Transition) مدیریت شود تا از آسیب به نیروی کار و تشدید نابرابری‌های منطقه‌ای جلوگیری کند.

بنابراین، سوال محوری این پژوهش این است: ایران چگونه می‌تواند یک استراتژی جامع و یکپارچه برای گذار انرژی تدوین کند که نه تنها مخاطرات اقتصادی-امنیتی را به حداقل برساند، بلکه از فرصت‌های نوین برای بازتعریف جایگاه راهبردی خود در نظم انرژی آینده و دستیابی به توسعه پایدار بهره‌برداری نماید؟ برای پاسخ به این پرسش، این مقاله با ترکیب تحلیل کیفی، مدل‌سازی کمی و مطالعه تطبیقی، یک نقشه راه عملیاتی برای سیاست‌گذاران ارائه می‌دهد.

۲. مبانی نظری و پیشینه تحقیق

چارچوب نظری این پژوهش بر پایه سه مفهوم کلیدی استوار است: «گذار انرژی» (Energy Transition)، «نفرین منابع» (Resource Curse) و «دارایی‌های سرگردان» (Stranded Assets). نظریه گذار انرژی، بر ماهیت پیچیده و چندبعدی تغییرات در سیستم‌های انرژی تأکید دارد (Sovacool, 2016). نظریه نفرین منابع، به تبیین این پارادوکس می‌پردازد که چگونه وفور منابع طبیعی می‌تواند به رشد اقتصادی ضعیف‌تر و نهادهای ناکارآمد منجر شود؛ وضعیتی که اقتصاد ایران دهه‌هاست با آن دست به گریبان است (Ross, 2012). مفهوم دارایی‌های سرگردان نیز ریسک از ارزش افتادن ذخایر فسیلی را پیش از استخراج کامل، به دلیل تغییرات سیاستی و تکنولوژیک، برجسته می‌کند (Caldecott, 2018).

پیشینه تحقیق نشان می‌دهد که اگرچه مطالعات متعددی به صورت مجزا به پتانسیل تجدیدپذیرهای ایران (Mostafaeipour et al., 2019) یا اقتصاد سیاسی نفت آن پرداخته‌اند، اما شکاف اصلی در فقدان یک تحلیل راهبردی یکپارچه است. به ویژه، کمتر پژوهشی به مقایسه مستقیم استراتژی ایران با رقبای منطقه‌ای مانند عربستان سعودی و امارات پرداخته است. این کشورها با برنامه‌هایی مانند "Saudi Green Initiative" و "UAE Net Zero 2050"، گذار انرژی را به عنوان یک فرصت برای تنوع‌بخشی به اقتصاد و تثبیت رهبری منطقه‌ای خود تعریف کرده‌اند، در حالی که در ایران، این موضوع همچنان در حاشیه مباحث سیاست‌گذاری قرار دارد. این مقاله با پر کردن این شکاف، فوریت و ابعاد استراتژیک این رقابت را آشکار می‌سازد.

۳. روش‌شناسی

این پژوهش از یک روش ترکیبی (Mixed-Method) بهره می‌برد تا تحلیلی جامع و چندوجهی ارائه دهد:

  1. تحلیل کیفی: شامل تحلیل اسنادی گزارش‌های معتبر بین‌المللی و داخلی و استفاده از چارچوب SWOT برای شناسایی عوامل استراتژیک مؤثر بر موقعیت ایران.
  2. تحلیل مقایسه‌ای: مطالعه موردی تطبیقی استراتژی‌ها، اهداف و سرمایه‌گذاری‌های ایران، عربستان سعودی و امارات در حوزه گذار انرژی.
  3. مدل‌سازی کمی: طراحی یک مدل ساده‌سازی‌شده «تعادل و پیش‌بینی انرژی ایران تا ۲۰۴۵» برای ارزیابی کمی پیامدهای سه سناریوی اصلی بر متغیرهای کلیدی مانند تراز تولید و مصرف گاز، ترکیب سبد برق، درآمدهای صادراتی انرژی و میزان انتشار دی‌اکسید کربن.

این رویکرد ترکیبی، امکان اعتبارسنجی یافته‌های کیفی با داده‌های کمی را فراهم کرده و به نتایج تحقیق، عمق و اعتبار بیشتری می‌بخشد.

 

۴. یافته‌ها و تحلیل

۴.۱. بخش اول: چشم‌انداز جهانی و رقابت منطقه‌ای

  • روندهای جهانی: تقاضای جهانی برای نفت تا سال ۲۰۳۰ به اوج (Peak Oil) رسیده و سپس نزولی خواهد شد. در مقابل، تا سال ۲۰۴۰، انرژی خورشیدی و بادی به منابع اصلی تولید برق در جهان تبدیل خواهند شد و بازار هیدروژن سبز به یک بازار چند صد میلیارد دلاری بدل می‌گردد (IRENA, 2024). این روندها به معنای پایان قریب‌الوقوع «سوپر سیکل کالاهای فسیلی» است.

تحلیل مقایسه‌ای منطقه‌ای:

شاخص

جمهوری اسلامی ایران

عربستان سعودی

امارات متحده عربی

هدف انرژی پاک (تا ۲۰۳۰)

۱٠ گیگاوات (اعلام‌شده، محقق‌نشده)

۵۰٪ از ظرفیت برق (حدود ۶۰ گیگاوات)

۴۴٪ از سبد انرژی

سرمایه‌گذاری کلان

نامشخص

پروژه NEOM (بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار)

ابتکار استراتژیک Net Zero (۱۶۰ میلیارد دلار)

پروژه‌های شاخص

نیروگاه‌های پراکنده در مقیاس مگاوات

بزرگترین کارخانه هیدروژن سبز جهان (NEOM)

نیروگاه خورشیدی الظفره (بزرگترین سایت واحد جهان)

چارچوب سیاستی

قوانین حمایتی ضعیف و متغیر

مشوق‌های جذاب، اصلاحات قیمتی

بازار رقابتی، جذب سرمایه خارجی

تحلیل: جدول فوق به وضوح نشان می‌دهد که در حالی که ایران در مرحله بحث و برنامه‌ریزی اولیه باقی مانده، رقبای منطقه‌ای با سرعت در حال اجرای پروژه‌های عظیم و بازتعریف خود به عنوان رهبران انرژی آینده هستند. این شکاف در حال تبدیل شدن به یک شکاف استراتژیک عمیق است.

۴.۲. بخش دوم: مدل‌سازی کمی سناریوهای آینده ایران (۲۰۴۵)

بر اساس تحلیل‌ها، سه سناریوی اصلی برای آینده انرژی ایران مدل‌سازی شد:

متغیر کلیدی (پیش‌بینی برای سال ۲۰۴۵)

سناریو ۱: رکود استراتژیک

سناریو ۲: گذار مدیریت‌شده

سناریو ۳: جهش پیشرو

سهم تجدیدپذیر در تولید برق

کمتر از ۵٪

۲۵٪ - ۳۰٪

بیش از ۵۰٪

وضعیت تراز گاز طبیعی

کسری شدید (واردکننده خالص از ~۲۰۳۲)

تراز متعادل (صادرات محدود)

صادرکننده پایدار گاز و هیدروژن

درآمد صادراتی انرژی (اسمی)

کاهش بیش از ۵۰٪ نسبت به پایه

حفظ سطح فعلی (جایگزینی نفت با برق/پتروشیمی)

افزایش ۲۰٪+ (با صادرات هیدروژن سبز)

انتشار CO2 بخش نیروگاهی

افزایش ۱۰٪

کاهش ۳۰٪ نسبت به پایه

کاهش ۷۰٪ نسبت به پایه

امنیت انرژی

بسیار شکننده

پایدار و تاب‌آور

بالا و متنوع

 

تحلیل سناریوها:

  • سناریوی رکود استراتژیک: این سناریو، که ادامه منطقی وضع موجود است، ایران را به یک بحران انرژی تمام‌عیار سوق می‌دهد. ناترازی گاز نه تنها صادرات را متوقف می‌کند بلکه امنیت داخلی را نیز به خطر می‌اندازد.
  • سناریوی گذار مدیریت‌شده: این سناریوی واقع‌بینانه، نیازمند یک اراده سیاسی قوی برای اصلاح یارانه‌ها و جذب سرمایه است. موفقیت در این مسیر، ایران را از بحران انرژی نجات داده و جایگاه آن را به عنوان یک بازیگر کلیدی انرژی در منطقه تثبیت می‌کند.
  • سناریوی جهش پیشرو: این سناریوی ایده‌آل، ایران را به یک قدرت نوین در اقتصاد جهانی انرژی پاک تبدیل می‌کند. اگرچه دستیابی به آن نیازمند تحولات بنیادین در سیاست داخلی و خارجی است، اما پتانسیل آن برای خلق ثروت و نفوذ، آن را به یک هدف قابل تأمل تبدیل می‌کند.

۵. نتیجه‌گیری و نقشه راه سیاستی

تحلیل‌های این پژوهش به یک نتیجه‌گیری صریح و غیرقابل اجتناب منتهی می‌شود: گذار انرژی برای ایران یک انتخاب از سر رفاه نیست، بلکه یک ضرورت فوری برای بقای اقتصادی و حفظ امنیت ملی است. پنجره فرصت برای یک گذار کم‌هزینه و مدیریت‌شده به سرعت در حال بسته شدن است. هر سال تعلل، هزینه‌های اقتصادی و عقب‌ماندگی استراتژیک ایران را به صورت تصاعدی افزایش می‌دهد.

برای حرکت از سناریوی خطرناک رکود به مسیر پایدار گذار مدیریت‌شده، این مقاله یک نقشه راه سیاستی جامع را پیشنهاد می‌کند:

نقشه راه استراتژیک گذار انرژی ایران (۲۰۲۵-۲۰۴۵)

ستون اقدام

فاز ۱: آماده‌سازی و پایلوت (۲۰۲۵-۲۰۲۸)

فاز ۲: شتاب‌دهی و توسعه (۲۰۲۹-۲۰۳۵)

فاز ۳: بلوغ و رهبری (۲۰۳۶-۲۰۴۵)

۱. حاکمیت و مقررات

- تشکیل «شورای عالی گذار انرژی» - اصلاح قانون و تسهیل صدور مجوز تجدیدپذیرها - آغاز اصلاح هوشمند یارانه‌ها (قیمت‌گذاری پلکانی)

- ایجاد بازار بهینه انرژی (بورس انرژی) - اجرای کامل اصلاحات قیمتی - تدوین مقررات برای هیدروژن و CCUS

- دستیابی به چارچوب قانونی پایدار و رقابتی - پیوستن به معاهدات بین‌المللی کربن

۲. سرمایه‌گذاری و مالی

- ایجاد «صندوق ملی انرژی پاک» - تعریف مشوق‌های مالیاتی و تضمین خرید برق - جذب سرمایه برای ۵ گیگاوات پروژه پایلوت

- جذب سرمایه‌گذاری برای ۲۰ گیگاوات ظرفیت جدید - انتشار اوراق قرضه سبز - فعال‌سازی دیپلماسی برای جذب فاینانس بین‌المللی

- تبدیل شدن به مقصد اصلی سرمایه‌گذاری انرژی پاک - تأمین مالی پروژه‌های صادرات هیدروژن

۳. زیرساخت و فناوری

- مدرن‌سازی شبکه برق (شبکه‌های هوشمند) - آغاز پروژه‌های پایلوت هیدروژن سبز در سواحل جنوب - سرمایه‌گذاری در بهره‌وری انرژی صنایع

- توسعه زیرساخت‌های صادرات برق به همسایگان - ساخت اولین واحدهای صنعتی هیدروژن سبز - اجرای پروژه‌های بزرگ ذخیره‌سازی انرژی

- ایجاد هاب منطقه‌ای صادرات برق و هیدروژن - هوشمندسازی کامل شبکه توزیع

۴. سرمایه انسانی و گذار عادلانه

- تدوین «منشور ملی گذار عادلانه» - ارزیابی نیازهای مهارتی آینده - آغاز طرح‌های بازآموزی کارگران صنعت نفت

- اجرای گسترده برنامه‌های مهارت‌آموزی - حمایت از کسب‌وکارهای کوچک در زنجیره ارزش انرژی پاک - سرمایه‌گذاری در مناطق کمتر توسعه‌یافته

- ایجاد اکوسیستم اشتغال پایدار در اقتصاد سبز - نهادینه شدن عدالت اجتماعی در سیاست‌گذاری انرژی

این نقشه راه، مسیری دشوار اما ممکن را ترسیم می‌کند. موفقیت در پیمودن این مسیر، بیش از هرچیز به اراده سیاسی، اجماع ملی و شجاعت در تصمیم‌گیری نیاز دارد. آینده ایران نه در اعماق زمین و ذخایر فسیلی، که در بهره‌برداری از آفتاب درخشان، بادهای پرقدرت و مهم‌تر از همه، توانایی و خلاقیت مردم آن نهفته است.