این مقاله به آسیبشناسی چندلایه توسعه در ایران میپردازد؛ از تاریخچه برنامهریزی و تأثیر مکاتب نظری تا تجربه زیسته روستاییان، جوانان، زنان و حاشیهنشینان. متن نشان میدهد چرا مدلهای وارداتی، تمرکزگرایی، فساد نهادی و بیاعتمادی اجتماعی باعث ناکامی برنامههای توسعه شدهاند. همچنین راهکارهایی چون تغییر منطق برنامهریزی، ایجاد نهادهای ارزیابی مستقل، تمرکززدایی و تقویت مشارکت مردمی ارائه میشود. این مقاله دعوتی است برای بازاندیشی در مسیر توسعه ایران.